استانداردهای 5 گانۀ IIBA: نگاهی اجمالی به آنها
استانداردهای 5 گانۀ IIBA در این یادداشت مورد بررسی قرار می گیرند تا مخاطبان ایرانی تحلیل کسب و کار با آنها آشنا شوند.
انجمن مدیریت پروژۀ آمریکا (PMI) به نظر می رسد که تنها در ایران تناورده و چاق نشده است و در دیگر کشور های خاورمیانه نیز، این انجمن دارای محبوبیت و استقبال زیادی از سمت مهندسان، مدیران و مشاوران کسب و کار ها است. آنچه که در ابتدا به ذهن خطور می کند این است که تحلیل کسب و کار در حال حاضر دو سنت مهم در دنیا دارد:
-
تحلیل کسب و کار به روایت انجمن مدیریت پروژه آمریکا (PMI)
-
تحلیل کسب و کار به روایت انجمن بین المللی تحلیل کسب و کار (IIBA)
به فراخور در مورد تفاوت های این دو صحبت کرده ایم. بارزترین تفاوتی که بین این دو سنت وجود دارد این است که تحلیل کسب و کار در PMI همان گونه که از نامش پیدا است مربوط به حوزه های مدیریت پروژه است و جایی است که ما با دفتر مدیریت پروژه (PMO) یا دفتر مدیریت طرح (PgMP) یا دفتر مدیریت سبد (PfMP) روبه رو هستیم. اما در تحلیل کسب و کار IIBA همه چیز به طرز فزاینده ای در اختیار و به نفع تحلیل کسب و کار قرار دارد. از نام مؤسسه گرفته تا اینکه یک بدنۀ دانشی به نام BABOK® اختصاص به خود داده است و از سوی دیگر اینکه دیگر استانداردهای این موسسه، برحول و اساس BABOK® می چرخند.
استاندارد های پنج گانۀ IIBA همانطور که در شکل می بینید، مرکز ثقل آنها BABOK® است و شخص با یادگیری و تسلط بر آن، می تواند به سمت دیگر استانداردها خیز بردارد.
استاندارد BABOK®در حال حاضر به ویرایش سوم خود رسیده است و از سال 2014 تا کنون تغییر نکرده است. در مقدمۀ این استاندارد چنین آمده است:
راهنمای BABOK® حاوی شرحی از شیوه های پذیرفته شده عمومی در زمینه تحلیل کسب و کار است. محتوای موجود در این نسخه از طریق بررسیهای متخصصان، نظرسنجیهای جامعه تحلیل کسبوکار و مشاوره با کارشناسان شناختهشده در این زمینه تأیید شده است. داده های موجود برای IIBA نشان می دهد که وظایف و تکنیک های شرح داده شده در این مجلد توسط اکثر متخصصان تحلیل کسب و کار استفاده می شود. در نتیجه، میتوانیم اطمینان داشته باشیم که وظایف و تکنیکهای توصیفشده در راهنمای BABOK®باید در بیشتر زمینههایی که تحلیل کسبوکار در آنها انجام میشود، در بیشتر مواقع قابل اجرا باشد.
راهنمای BABOK® نباید به گونه ای تعبیر شود که اعمال شرح داده شده در این مجلد را تحت هر شرایطی باید دنبال کرد. هر مجموعه ای از شیوه ها باید متناسب با شرایط خاص باشد، شرایطی که تحت آن تحلیل کسب و کار انجام می شود. علاوه بر این، رویههایی که عموماً توسط جامعه تحلیل کسب و کار در زمان انتشار پذیرفته نشدهاند، ممکن است به همان اندازه مفیدتر یا مؤثرتر از شیوههای شرح داده شده در راهنمای BABOK® باشند.
راهنمای بدنۀ دانشی تحلیل کسب و کار BABOK® به گونه ای طراحی شده است که در دیگر استانداردهای باقیمانده نیز، اثر و ردپای آن دیده می شود. پس شایسته و بایسته است که شخص با دقت و حوصلۀ بسیار زیادی این استاندارد را که طویل ترین و حجیم ترین استاندارد IIBA است، بررسی و موشکافی نماید.
استاندارد دوم با نام ضمیمۀ چابک یا Agile Extension نام دارد که اینک به ویرایش دوم خود در سال 2017 رسیده است. این استاندارد، راهنمایی پیشرو برای توصیف مزایا، فعالیت ها، وظایف، مهارت ها و شیوه های مورد نیاز برای تحلیل موثر کسب و کار با ذهنیتی چابک است که تمرکز دائمی بر ارائه ارزش کسب و کار دارد. همچنین توضیح میدهد که چگونه تکنیکها و مفاهیمی که معمولاً در رویکردهای چابک استفاده میشوند را میتوان در شیوههای تحلیل کسبوکار به کار برد. این استاندارد پایهای از دانش را در اختیار متخصصان، تیمها و سازمانها قرار میدهد تا تحلیل کسب وکار چابک مؤثر را به منظور ایجاد نتایج کسبوکار موفقی که ارزش واقعی کسبوکار و مشتری را برجسته می نمایند، در حوزۀ دانشی و تخصصی خویش فعال کنند.
استاندارد سوم راهنمایی برای تحلیل مالکیت محصول (Product Ownership Analysis) است که در سال 2021 به طبع رسیده است. این استاندارد می کوشد تا راهکاری نوین و هیبریدی از رشته مدیریت چابک محصول و تحلیل کسب و کار ارائه نماید. از آنجایی که سازمانهای بیشتری از مدلهای پروژه محور به مدلهای محصول محور در حال گذار هستند، درک چگونگی توسعه مالکیت محصول و آنچه برای ارائه محصولات موفق لازم است، مهم است. در واقع این استاندارد در تلاش است که بتواند زمینۀ موفقیت آمیزی از پیاده سازی یک ذهنیت چابک را در سازمان های محصول محور ارائه نماید. برای یاد گیری دقیق دانش تحلیل مالکیت محصول براساس استانداردی که IIBA معرفی می کند، لازم است که ابتدا شخص بر دو استاندارد پیشین یعنی BABOK® و ضمیمۀ چابک تسلط و اشراف داشته باشد.
استاندارد چهارم راهنمایی برای تحلیل داده های کسب و کار (Business Data Analytics) است که در سال 2020 منتشر شده است. اینجا می توان به تفاوت دو مفهوم Business Analysis و Business Analytics پی برد. اولی تحلیل کسب و کار است و دومی تحلیل داده های کسب و کار. پس باید مراقب باشیم که این دو مفهوم را به جای هم به کار نبریم.
تحلیل داده های کسب و کار حوزه ای از مطالعه است که تصمیم گیری موثر کسب و کار را هدف قرار می دهد، در مقابل استفاده از دانش فنی دقیقی که از طریق آن داده ها تجزیه و تحلیل می شوند. چندین ابزار، تکنیک ها و شایستگی های تحلیل کسب و کار در تحلیل داده های کسب و کار برای هدایت ابتکارات تحلیلی در بسیاری از نقاط تماس در چرخه حیات مدیریت داده های کسب و کار استفاده می شود. این راهنما برای تحلیل داده های کسب و کار بر برخی از مفاهیم مهم تحلیل کسب و کار برای ایجاد یک درک اساسی که متخصصان را از طریق ابتکارات تحلیلی راهنمایی می کند، تأکید می نماید.
استاندارد پنجم تحلیل امنیت سایبری (Cybersecurity Analysis) که در سال 2020 به چاپ نخست رسیده است. این استاندارد بنا بر دغدغه ای که سازمان ها در امنیت سایبری خویش دارند و IIBA را مجاب کرده است که با محوریت تحلیلگر کسب و کار در جهت رفع این نگرانی ها خیز بردارد. در این استاندارد، IIBA می کوشد که با القای حاکمیت سازمانی و مدیریت ریسک، بتواند ریسک های امنیت سایبری را مدیریت نماید. و اینکه در این استاندارد، تحلیلگر کسب و کار در نوک پیکان قرار دارد. وظایف او در این راستا عبارتند از:
-
تحلیل به عنوان پایه و اساس برنامه ریزی و آمادگی برای یک محیط سایبری امن.
-
تحلیل کسب و کار در مورد درک نیازمندیها، ارزش و در زمینه امنیت سایبری در مورد ایجاد امنیت در هر چیزی که سازمان روی آن فعالیت دارد.