منوی دسته بندی

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

چرا بدنه های دانشی (BOK) کوتاه و کوچک می شوند؟

بهانه ای برای مرور PMBOK  و CMBOK ویرایش هفت شان

در کشور ما ایران، بدنه های دانشی (BOK) محبوبیت زیادی دارند. کارشناسان، کارمندان، مدیران و مشاوران با استخدام آنها در کسب و کار ها به شکوفایی هر سازمان و کسب و کاری کمک شایان توجه نموده اند. در واقع بدنه های دانشی، مجموعه ای از دانش ها هستند که می توانند به مثابه یک چارچوب (Framework) در پیاده سازی سیستماتیک یک حوزۀ کاری یا سازمانی، مفید واقع شوند. مثلاً می گوییم بدنۀ دانشی PMBOK از دانش هایی مانند دامنه، هزینه، زمان، ریسک، ذینفعان و … تشکیل شده است، مجموعۀ این عناصر بر اساس یک چارچوب سیستمی در کنار هم قرار می گیرند، با هم یکپارچه می شوند و در نهایت کمک می کنند که بتوان یک پروژه را با حداکثر منفعت به بهره برداری رساند.

در دنیا، بدنه های دانشی بسیاری وجود دارد. می توان به برخی از آنها در ذیل اشاره نمود:

  1. Business Process Management Common Body of Knowledge (BPMCBOK) from the Association of Business Process Management Professionals International (ABPMP)

  2. Business Analysis Body of Knowledge (BABOK) from the International Institute of Business Analysis (IIBA)

  3. Business Architecture Body of Knowledge (BIZBOK) from the Business Architecture Guild

  4. Business Relationship Management Body of Knowledge (BRMBOK) from the Business Relationship Management Institute

  5. Canadian IT Body of Knowledge (CITBOK) – for Canadian Information Processing Society

  6. Civil Engineering Body of Knowledge

  7. Common Body of Knowledge (CBK) – for international information security professionals

  8. Contract Management Body of Knowledge (CMBOK) – for National Contract Management Association

  9. Data Management Body of Knowledge (DMBOK) – for the profession of data management from DAMA International, The Global Data Management Community

  10. Enterprise Architecture Body of Knowledge (EABOK) – for the enterprise architecture (EA) discipline

  11. Geographic Information Science and Technology Body of Knowledge (GISTBoK) – for the geospatial realm

  12. Industrial Engineering Body of Knowledge (IEBOK) – for the profession of industrial engineering

  13. Project Management Body of Knowledge (PMBOK) – from the Project Management Institute (PMI) for project management

  14. Product Management Body of Knowledge (ProdBOK Guide) – from the Association of International Product Marketing & Management (AIPMM) for product professionals

  15. Scrum Body of Knowledge (SBoK) – for the agile project/product management

  16. Software Engineering Body of Knowledge (SWEBOK) – for the profession of software engineering

  17. Systems Engineering Body of Knowledge (SEBOK) – for the profession of systems engineering

بدنه های دانشی در دنیا مورد اقبال و پذیرش جهانی قرار گرفته اند، خواستگاه اکثر آنها آمریکا و کانادا است. در هر پروژه و کسب و کاری براساس نیاز می توان از آنها استفاده کرد. مرجع بودن این استانداردها سبب می شود که در سازمان ها، کمتر بتوان اختلاف داشت یا ذینفعان بر روی مسائل پیاده سازی و استفاده از دانش های خاص، حساسیت داشته باشند، در واقع جهانی بودن آنها سبب می شود که همۀ افراد سازمان به یک وحدت رویه در پیاده سازی و استقرار این بدنه های دانشی دست پیدا کنند.

اما این بدنه های دانشی یک مشکل اساسی که دارند طویل و حجیم بودن آنها است، طوری که مخاطب هنگام برانداز اولیۀ آنها، دچار اضطراب می شود که چگونه می توان همۀ این را فرا گرفت و از همه مهم تر چگونه می توان همۀ این را در سازمان پیاده سازی کرد؟ به عنوان مثال استاندارد بدنۀ دانشی مدیریت پروژه (PMBOK) و یا بدنۀ دانشی مدیریت قرارداد (CMBOK) برای ویرایش ششم خود، حدود 700 صفحه حجیم بودند و مطلب داشتند اما متوجه می شویم که برای ویرایش هفتم آنها، این حجم ها به کمتر از 200 صفحه رسیده اند. علت روشن است مخاطب حوصله و کشش این همه خواندن مطلب را ندارد و از سوی دیگر سازمان ها نیز رمق و انرژی پیاده سازی کلیۀ مستندات، دستورالعمل ها و روش های اجرایی مندرج در آنها را ندارند.

در واقع دو سازمان فوق یعنی انجمن مدیریت پروژۀ آمریکا (PMI) یا انجمن ملی مدیریت قراردادها (NCMA) به این نتیجه رسیده اند که باید این بدنه های دانشی لاغر و چابک شوند و در آخرین نسخه های ارائه شده از سمت آنها، این مهم به حقیقت پیوست و اینک ما با استانداردهایی روبه رو هستیم که باریک، ساده و قابل فهم تر نسبت به قبل هستند و مخاطب دیگر استرس مطالعه، یادگیری و اشراف بر آنها را ندارد و پویاتر از پیش می تواند این استانداردها را در سازمان خویش پیاده سازی نماید.

نکته ای که اینجا پیش می آید این است که با کوچک شدن استانداردها، آیا سازمان ها می توانند به صورت کامل این استانداردها را پیاده سازی نمایند؟ در واقع وقتی حجم یک استاندارد کم می شود، یعنی بخش هایی از فرم ها، مستندات، دستورالعمل ها، روش ها و رویه ها کم شده یا در داخل استاندارد به آن کمتر پرداخته می شود. در این دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه اول این است که سازمان به قول معروف از همین جایی که هست شروع می کند و براساس استاندارد فوق جلو می رود، جاهایی از استاندارد که نسبت به نسخۀ پیشین کم رنگ تر شده است، در سازمان نیز کمتر مورد پرداخت قرار می گیرد و برعکس جاهایی که در استاندارد جدید مورد تمرکز و پرداخت بیشتری قرار گرفته است، در سازمان نیز مورد عنایت بیشتری قرار خواهد گرفت.

اما دیدگاه دوم این است که این استاندارد به صورت کمکی وارد عمل شده است و سازمان هایی که چابک نیستند، می توانند کماکان نسخۀ پیشین را سرلوحۀ کار خویش قرار دهند و در صورتیکه سازمان به یک مرز قابل قبولی از چابکی دست یافت می توانند نسخۀ پیشین را کنار بگذارند و به سمت نسخۀ جدید حرکت نمایند.

در ایران نیز که سازمان ها با ذهنیت چابک فاصله دارند، دیدگاه دوم مقبولیت بیشتری دارد، آنها کماکان باید از نسخۀ ششم این دو استاندارد استفاده نمایند و متخصصان و مشاوران این استانداردها، به محض آنکه سطح بلوغ سازمان را معاینه کردند و فهمیدند که سازمان به سمت جلو حرکت کرده است، نسخۀ پیشین کنار گذاشته می شود و با آموزش هدف مند سراغ نسخۀ جدید یا هفتم خواهند رفت.

Aboozar Kordi
Aboozar Kordi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *